محل تبلیغات شما
خب اینکه مشخصه هر کی فرق داری با دیگری

اما نکته اینجاست چقدر فرق

و با چه تعداد آدمی چقدر فرق

خیلی حس بدیه هر بار که برای یه رفاقت طولانی مدت برنامه میریزی

اما یه روزی یه جایی میفهمی که دیگه اون رفاقت عمرش تموم شده

نه اینکه تموم شده باشه تا ابد

نه

ولی دیگه اون رابطه ی دوست داشتنی اولش نیست

قبلا هم همینجا ازین موضوع گفتم

دقیقا همونجای که زخم خوردم

اما اینبار شاید خودم هم مقصر باشم

جایی حرفی رو زدم که شاید نباید می زدم

و الان حس میکنم از مدار رفاقتی که وستش داشتم خارج شدم

شاید اگه اینو برای کسی واضح تر تعریف کنم خنده ش بگیره


حس میکنم شبیه کسی که باید باشم نیستم

هیچ شباهتی به دختر 25 ای ساله ای که تو ذهنم دوست دارم باشم ندارم

یعنی هیچ وقت فکر نمیکردم در چنین روزی چنین حسی داشته باشم

حس میکنم به خیلی از چیزایی که دلم میخواسته نرسیدم


اه

واقعا حالم از این روزای رخوت و سستی به هم میخوره

ازین بی هدف گشتن ها

غصه خوردنا

دلتنگیای یک طرفه

حالم از همه چی بهم میخوره

کاش نبود.


اسمشون دوسته

اما هیچ کدومشون اونی نیستن که حالتو بپرسن

بدون دلیل

پای درد و دلت بشینن

یا تو راحت باشی باهاشون

و من خسته ام

تو رفیقم باش

چون دوستش داشتم...

معکوس ِ به توان ِ بی نهایت ...

خروج از مدار رفاقت...

حس ,هم ,یه ,میکنم ,تو ,شاید ,حس میکنم ,حالم از ,از مدار ,چقدر فرق ,تموم شده

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش ابتدایی